پارت هفتم

زمان ارسال : ۲ روز پیش

از جایم بلند شدم

صدای گفتگو از پشت در می امد

حدس زدم ارباب باشد

با باز شدن در وارد شدن ارباب فهمیدم حدسم درست بوده

حرف قبلی اش را نمیتوانستم درک کنم ولی هرچه بود او مرا از کاری نجات داده بود که دلم نمیخواست


در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید